9 ماهگی
دعا می کنم غرق باران شوی چو بوی خوش یاس و ریحان شوی
دعا می کنم در زمستان عشق بهاری ترین فصل ایمان شوی
در دل مامانی با دخملی.....
نفس مامان: همیشه یادت باشه"
خدا گوید تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
تو ای والاترین موجود زیبایم
شروع کن یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش با من
دوستان عزیز برای دیدن سری اول از عکس های دخملی به ادامه مطلب مراجعه کنید....
**نفسم، همه کسم، عاششششششششششقتم**
عزیز دل مامان، تو 9 ماهگی می تونستی وایستی و دو تا دست بزنی و بعد تالاپ می افتادی زمین
با همه دست می دی، وقتی بابایی از سر کار میاد با سرعت خودتو به بابا می رسونی تا بابایی بغلت کنه و اگه توجه نکنه با جیغ ازش استقبال می کنی
وقتی بابابزرگت سرفه می کنه، ادای اونو در میاری و هی پشت سر هم سرفه می کنی
خاله زهرا رو خیلی دوست داری، کافیه زیر لب بگه، دینگ و دینگ و دینگ تو رو بگو " هی خودتو تکون می دی ما هم که قش می کنیم از خنده
عاشق تبلیغات تلویزیونی، مخصوصا تن تاک ، وقتی تو تبلیغاتش می گه" سامان پس بقیت کو کیف می کنی، حتی یه روز از صدای همین سامان از خواب بیدار شدی تا ببینیش از کارتون ها هم عاشق بره ناقلایی
وقتی مامان نماز می خونه از اول تا آخر نمازکنار مامان می شینی و با تسبیح و مهر بازی می کنییا زیر چادرم قایم می شی
با سیم و اسپیکر و تلفن و پریز و هر چی از ابزارالات مکانیکی باشه بازی می کنی
کلماتی که تا حالا یاد گرفتی:
مامان و بابا
توپ که می گی: بوپ
الانم که دو تا دندون داری قربونشون برم، تو این عکس هم داشتی دومین دندونتو در میاوردی، ببین شاخک های بیچاره هزارپا رو چطوری داری می خوری
از بازی با پرده آشپزخونه سیر نمی شی........
اینجا داری سعی می کنی وایستی......
نمونه ای از بازی های نازنین زهرای من....................
از جاهایی که دوست داری و همش اونجایی چسبیدن به میز غذاته
شلوغی های دخملی، موقعی که مامانی می خواد نماز بخونه
ببین گلم با تسبیح چطوری بازی می کنی، مثل کیف انداختی پشتت
قربون هویج خوردنت برم الههههههههههههههههی مادر
جای دنج نازنین بانوی من، از هر اسباب بازی خوشش بیاد با خودش می بره اونجا
اینجام محل ورود و خروجشه...
دوستان عزیزم ادامه عکس های 9 ماهگی در راهه.....
لطفا بازم سر بزنید