نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 7 روز سن داره

ترنم بهار

تولد 1 سالگی

1393/3/12 17:21
نویسنده : مامان فاطمه
1,304 بازدید
اشتراک گذاری

i love you

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن

به رنجهای زندگی هم دل بست

و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست

میلادتو معراج دستهای من است

وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم

   

 

 من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم

که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . .

تولدت مبارک نازنینم

любовь

عکس ها تو ادامه مطلب.......

جشنتولد کفشدوزکی نازنین زهرا جونمجشن

عزیز دلم نتونستم اونطوری که باید واست جشن بگیرمغمگین اون روزا حال خوشی نداشتیم، چون بابابزرگم تو بیمارستان بستری بود و نتونستم دعوتش کنم و از این موضوع خیلی ناراحت بودم. بالاخره تصمیم گرفتم یه تولد کوچولو واست بگیرم تا وقتی بزرگ شدی با دیدن عکسات حسابی ذوق کنی.........

تو عرض دو روز نشستم و تم کفشدوزک و واست انتخاب کردم و با قیچی افتادم به جون مقوا ها.........

بازم به نظر خودم بد نشد.....دلخوریه کیک کفشدوزکی سفارش دادیم و یه کادوی کفشدوزکی واست خریدیم.( یه سرویس نیم ست کفشدوزک). خاله هم واست یه لباس تقریبا کفشدوزکی خرید که تنت کردم. ممنونیم خاله جونبوس واسه شام مهمون دعوت کردیم از ساعت 8.30 مهمونا همه اومدن ولی حاج بابا ها موندن تو بیمارستان پیش آقاجون. مهمونا شام نخوردن تا بابا اینا بیان. این شد که  تا ساعت 10.30 منتظر موندیم، تازه ساعت 11 شب بود که کیک و آوردیم و یه تولد کوچولو واست گرفتیم. نگران بودم که به خاطر دیر شدن جشن حسابی خسته بشی و هی نق نق کنی ولی دخمل گل مامان نه خسته شد و نه گریه کرد. تازه خیلی بهت خوش گذشت. بعد اینکه همه مهمونا رفتن تا ساعت 2.30 هم داشتی بازی می کردی و من به زور ساعت 3 نصف شب خوابوندمتزیبا خواب آلودخنده

از اثرات تولد واست بگم...........  تا حالا که 2ماه از اون موقع گذشته هی می گی اددک یعنی بادکنک، موبایلمو میاری می دی دستم و هی دست میزنی یعنی فیلم تولد و نشونم بده، چون علیرضا جونم تو تولدت بود ، عکسشو نگا می کنی و می گی اییی ایضا یعنی علیرضا.....خلاصه با یه تولد کلی پیشرفت کردیخندهچشمکخندونک

 اون موقع بابابزرگم حال زیاد بدی نداشت تازه تو بیمارستان بستری شده بود واصلا فکر نمی کردیم که از دستش بدیم. پنج روز بعد از روز تولدت بابابزرگمم رفت پیش خدا.دلشکسته

نازنین زهرا و عمو محمد عزیزمحبت

کادوی مامان و بابا.........

 

 

 

پسندها (8)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (14)

مامانه آنیتا
22 خرداد 93 0:25
تولدت مبارک خاله جون دلم خیلی واست تنگ شده بودا خیلیییییییییییی عکسا قشنگ بودن
مامان فاطمه
پاسخ
ممنونم یه دنیااااااااااااااااااا
مامان روژینا
22 خرداد 93 9:39
تولدت با کلی تاخیر مبارک گل قشنگم
مامان فاطمه
پاسخ
با کلی تاخیر ممنونم گلم
مامی آتریسا جون
22 خرداد 93 10:16
عزیزم عید نیمه ی شعبان رو پیش پیش تبریک میگم
مامان فاطمه
پاسخ
منم این عید بزرگ و بهتون تبریک می گم
عارفه مامان حلما
22 خرداد 93 20:08
باسلیقه بود خییییییییییییییییییییییییلی مبارکه
مامان فاطمه
پاسخ
ممنون که به ما سر زدید عزیزمبازم پیش ما بیاید
کبری مامان آنیتا((آنیتا عسل مامان وبابا))
23 خرداد 93 11:53
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات / بر جان و دل صبور مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیا بفرست / بهر فرج و ظهور مهدی صلوات . . . ولادت آقا امام زمان (عج) برهمگان مبارک باد
مامان عليرضا
25 خرداد 93 14:43
به به چه تولد قشنگی.مبارک باشه خاله جون. مامانی شما هم مثل من خودت دست به مقوا شدی؟
مامان فاطمه
پاسخ
ممنونم خاله جوووووووووووونم می بینی تو رو خدا از همین الان باید واسشون کاردستی درست کنیم
m0zhde
25 خرداد 93 19:16
tavaloodet movarak arusak khoshgele
مامان فاطمه
پاسخ
ممنونم خانوووومیمرسی که به ما سر زدید
مامان عليرضا
28 خرداد 93 12:51
سلام مامانی خصوصی داری.
مامان مهتاب
29 خرداد 93 22:04
وای چه تولد خوشگلی "دست مامان بابای هنرمند درد نکنه که واسه دخملی زحمت میکشن. ایشااله جشن فارغ التحصیلیت عزیزم
مامان فاطمه
پاسخ
ممنونم عزیزم نظر لطفتونه
محدثه(دخترعمه)
2 تیر 93 21:32
به به چه تولد قشنگی گرفتی نازنین زهرا همه چیش مثه خودت خوشگله.دلم برات تنگ شده امیدوارم زود ببینمت
مامان فاطمه
پاسخ
سلاااااااااااااااااااام عزیزم چقدر خوشحال شدم که بهمون سر زدی ما هم دلمون برات یه ذره شده آجی گلم
محدثه
4 تیر 93 0:20
اجییییییی جونم بااینکه دیر شده ولی بازم تولدت مبارک عشقم!!! ایشالا صدشاله بشی گلم...
مامان فاطمه
پاسخ
ممنونم دوستت داریم
آتریسا جون
8 تیر 93 17:34
ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده برایت ارزو مندم ای سبک بال در دعای سحرت هرگز از یاد نبر من بسی محتاجم ............ سلام خاله جون امیدوارم که خوب و سلامت باشی و خدا در این ماه مبارک شادی را به خانه ی شما بیاورد .
مامان فاطمه
پاسخ
همچنین برای شما ما هم محتاج دعاییم دوست خوبم
مامی آتریسا جون
18 تیر 93 1:02
مامان فاطمه بیا آپ کن وب دخمل خوشگلمون رو دلمون واسش تنگ شده
مامان فاطمه
پاسخ
چشششششششششششم گلم راستش تنبلی می کنمحوصله ندارم حالا که شما گفتید میام
مامان عليرضا
24 تیر 93 2:16
ای بابا دوستم پس کجا جا موندی دوباره؟ من گفتم اومدی که بمونی رفتی دوباره؟تنبلی نکن بیا ما منتظرتیم
مامان فاطمه
پاسخ
سلاااااااااام دوست جونماره والا تنبلی می کنمولی وقتی میام می بینم شما پیام گذاشتین حسسسسسسسسسسابی ذوق می کنم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنم بهار می باشد